شیعیان کوفه در واقعه کربلا
شیعیان کوفه در واقعه کربلا و وقتی امام حسین محاصره شد چه می کردند؟ این پرسشی است که تاکنون درباره آن تحقیقی جدی صورت نگرفته است. طی پنج روز از زمانی که امام حسین(علیه السلام) به کربلا آمد، تا روزی که لشکر عظیم کوفه به کربلا رسید، شیعیان کوفه بلاتکلیف مانده بودند،
عدم تصمیم گیری متمرکز شیعیان کوفه و اجبار عبیدالله
در این زمان شیعیان قدرت تصمیم گیری متمرکز نداشتند؛ این همان مشکلی است که شیعیان کوفه در زمان حضور مسلم بن عقیل نیز داشتند، از سویی ترس از شمشیر عبیدالله نیز آنان را خانه نشین کرده بود تا هم جان خود را در امان دارند و هم مجبور نشوند در سپاه کوفه حاضر شوند و در برابر امام حسین(علیه السلام) بایستند، شمار زیادی از کسانی که در شرایط عادی می توانستند در سپاه امام باشند، به اجبار در سپاه کوفه حاضر شدند، اینان بر آن بودند تا از این سپاه فاصله گرفته، بگریزند.
به همین دلیل، گاه یک فرمانده با هزار نفر اعزام می شد، اما تنها با سیصد، چهارصد نفر یا کمتر از آن به کربلا میرسید.هرثمه بن سليم – از شیعیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) از کسانی بود که با سپاه کوفه به کربلا آمد و سپس گریخت. وی درباره علت این کار خود یادآور شد که وقتی در مسیر صفین با امام علی(علیه السلام) از کربلا می گذشتند، حضرت مشتی از خاک آن را برداشت و فرمود: «ای خاک! چقدر حیرت انگیزی! گروهی از تو بدون حساب به بهشت در آیند.»
وی می گوید: وقتی به کربلا رسیدم، خدمت امام رفتم و ماجرا را تعریف کردم و گفتم: اکنون نه می خواهم با تو باشم و نه علیه تو. حضرت فرمود: «از اینجا بگریز و شاهد کشته شدن من مباش که هیچ کس شاهد آن نخواهد بود، مگر آنکه خداوند او را در آتش افکند.» من نیز از آنجا گریختم.
یکی از شیعیان کوفه که در روزهای آخر به امام پیوست، عبدالله بن عمیر کلبی بود که پیش تر در جبهه های جنگ با کفار حضور داشت. وی وقتی دید عده ای در نخيله کوفه آماده اند تا با امام حسین(علیه السلام) بجنگند، گفت: من علاقه مند بودم در جهاد با مشرکان شرکت کنم، اما اکنون احساس می کنم نبرد با کسانی که به جنگ حسین می روند، اولی است. آنگاه به خانه آمد و این مطلب را با همسرش در میان گذارد و او نیز از سخن وی استقبال کرد. سپس هر دو شبانه از کوفه خارج شدند و به امام حسین به پیوستند.
حبیب بن مظاهر یکی دیگر از شیعیان کوفه در واقعه کربلا بود که در همین ایام به امام حسین(علیه السلام) پیوست. او کوشید تا شماری از طایفه بنی اسد را که در آن نزدیکی بودند، به امام حسین(علیه السلام) ملحق سازد. وی آنان را راضی کرد، اما سپاه ابن زیاد مانع شد.
نمونه دیگر، مسلم بن عَوْسجه بود که از شیعیان کوفه به شمار می رفت. در این میان حتی شماری از آنان با سپاه کوفه به کربلا آمدند و در آنجا به امام حسین(علیه السلام) پیوستند. از آن جمله، عمار بن ابی سلامه دالانی است که کوشید تا در نخيله عبيدالله را ترور کند، اما نتوانست. پس از آن به سرعت گریخت و در راه با سپاه زحر بن قیس که به کربلا می رفت، روبه رو شد. وی در آنجا با رشادت جنگید و در حال جنگ به کربلا رفت و به امام حسین (علیه السلام) ملحق شد.