تاثیرات نهضت امام حسین (علیه السلام)
نهضت امام حسین تاثیراتی در سقوط امویان ، قیام های پس از آن و بر جامعه شیعه ایجاد کرد که با آن ها آشنا می شویم
تاثیر نهضت امام حسین (علیه السلام) در سقوط امویان
به نظر می رسد نهضت امام حسین از دو زاویه در سقوط دولت اموی تاثیر داشت:
نهضت امام حسین (علیه السلام) اسلاميت دولت بنی امیه را زیر سوال برد. این مطلب در سخنان حضرت، آنجا که به معرفی یزید و ویژگی های وی می پردازد، بسیار دیده می شود. ایشان با تعبير «و على الاسلام السّلام» بر غیر اسلامی بودن دولت یزید تاکید نمود. دولت اموی تلاش زیادی داشت تا خود را اسلامی نشان دهد.
برای مثال، عبدالملک در اوج حمله به حجاز و مسلط کردن حجاج بر مردم، مسجد جامع اموی می ساخت و مسجد الاقصی و مسجد صخره را در بیت المقدس تعمیر می کرد. حتی در زمان ولید، مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه بازسازی و طلاکاری شد. فتوحات عصر بنی امیه بی گمان بیشتر از زمان خلفای اول و یا زمان عباسیان بوده است.
اما آیا اینها اسلامیت بود؟ بی تردید اسلام اموی با اسلام اهل بیت متفاوت بود. دولت اموی به جای صیانت از هویت دینی مردم، حفظ اخلاق اسلامی، زنده نگاه داشتن عرفان حقیقی،رعایت عدالت اسلامی و رسیدگی به حقوق مردم، برای به دست آوردن غنایم کشورگشایی می کرد و از این سو برای فریب مردم مساجد باشکوه می ساخت. همین امویان فاسق، برای گرفتن پول بیشتر، اسلام آوردن مردم خراسان را نمی پذیرفتند و با اینکه آنها مسلمان شده بودند، تا مدتها آنها را ذمّی میدانستند و از آنان جزیه می گرفتند.
۲. پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از همان آغاز دو گروه برای به دست گرفتن رهبری جامعه اسلامی مطرح بودند: بنی هاشم و بنی امیه. این دو گروه به دلایلی متفاوت پس از رحلت آن حضرت نتوانستند حکومت را در دست گیرند. اما اندکی بعد، بنی امیه طی حوادث دوران عثمان تا شهادت امام علی (علیه السلام) بر اوضاع چیره شدند.

در این هنگام، تنها رقيب آنان بنی هاشم بودند که در حکومت امام على (علیه السلام) و فرزندش امام حسن (علیه السلام) این مسئله نمود یافت. نهضت کربلا بار دیگر نشان داد که گروه دیگر همچنان فعال است و رهبری جریان مخالف را برعهده دارد؛ آن گونه که آماده است تا با برچیدن حکومت اموی، دولتی هاشمی و علوی تاسیس کند.
بدین ترتیب در اوج فشار امویان نهضت کربلا پویایی بنی هاشم و اهل بیت را نشان داد. سرانجام نیز در سال های پایانی دولت اموی شعار «الرضا من اهل بیت» بن مایه رهبری را در مبارزه سیاسی برضد امويان تعریف کرد، تا اینکه همین بنی هاشم، دولت اموی را برانداختند.
تاثیر نهضت امام حسین بر قیام های پس از آن
در نهضت امام حسین بر این اصل تکیه شد که اساسا امامت حق امویان نیست. این نکته ای است که بعدها سرلوحه حرکت سایر علویان (مانند زید بن علی و فرزندش یحیی) قرار گرفت.
نکته دیگر شعارهای نهضت امام حسین (علیه السلام) است که اهداف قیام های شیعی تا حد زیادی بر آنها منطبق است؛ اهدافی که در مفاد بیعت مردم با رهبران قیام دیده می شود. نخستین رکن بیعت در قیامهای علوی، دعوت مردم به کتاب خدا و سنت رسول خدا بود که این خود به نامشروعی سنت خلفا اشاره داشت. در واقع از زمان خلافت عثمان، عمل به کتاب خدا، سنت رسول و سنت شیخین مبنای بیعت قرار گرفت که امام علی (علیه السلام) آن را نپذیرفت.

قیام مسلحانه بر ضد حکومت جور و در راستای امر به معروف و نهی از منکر، در همه قیام های شیعی مورد توجه بود؛ هدف مهمی که امام حسین (علیه السلام) در قیام خود بر آن تاکید نمود. این در حالی است که در میان اهل سنت اساسأ قيام مسلحانه پذیرفته نیست. البته در گذشته، مرجیان به قیام مسلحانه باور داشتند؛ چنان که روزگاری خوارج و برخی از معتزلیان نیز چنین می اندیشیدند.
نکته دیگر بیعت بر سر پذیرش امامت علویان بود که از ارکان نظریه سیاسی شیعه به شمار می آمد، چنان که همه جا گفته می شد امام باید از اهل بیت باشد. تعبیر رایج آن نیز در اواخر دوره اموى «الرضا من آل محمد» بود. برای مثال در بیعت حسین بن علی معروف به شهيد فخ – که در سال ۱۶۹ هجری قیام کرد – آمده است: أدعوكم الى الرضا من آل محمد و على ان تعمل فيكم بكتاب الله و سنه نبيه و العدل في الرعبه، والقسم بالسویه. گفتنی است در قیام توابین نیز به این نکته تصریح شده بود که در صورت پیروزی، حکومت را به دست اهل بیت می سپارند.
تاثیر نهضت امام حسین(علیه السلام) بر جامعه شیعه
تاثیر حادثه عاشورا بر جامعه شیعی، بیشتر در ابعاد فراتر از سیاسی بوده است. توضیح اینکه ائمه شیعه در جاودانه کردن حرکت کربلا بسیار کوشیدند و آن را از اثر سیاسی صرف (به ویژه قیام مسلحانه فراتر بردند. آنان بدین منظور، از سنت روضه خوانی و زیارت بهره گرفتند. برای نمونه می توان به توصیه امام باقر (علیه السلام) به روضه خوانی در منی (در ایام حج) اشاره داشت.
تاکید بر رفتن به زیارت کربلا و حتی برابر دانستن آن با حج و بلکه افضل بودن آن، در راستای همین جاودانه سازی بود، انشای زیارت نامه ها نیز بعد دیگری برای اسوه کردن حادثه کربلا به شمار می رفت. اکنون پرسیدنی است آیا ائمه از این مسئله اهداف سیاسی داشته اند؟ در پاسخ باید گفت همه اینها زمینه ای برای همراه ساختن شیعیان با اهداف امام حسین(علیه السلام) بوده است.

در زیارت عاشورا که عام ترین ابزار برای این منظور است، همین اهداف سیاسی را می یابیم؛ چنان که در یک مورد می خوانیم: بابی انت و امی، لقد عظم مصابی بک فاسئل الله الذی اكرم مقامک و اكرمنی بک ان يرزقني طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلى الله عليه و آله.
همچنین در جایی از همین زیارت آمده است؛ واسئله ان يبلغني المقام المحمود لكم عند الله و ان يرزقني طلب ثاری مع امام هدى ظاهر ناطق بالحق منکم. بر پایه این عبارات، حرکت امام حسین (علیه السلام) چنان تصویر شده که گویی همه چهره های باطل در ریختن خون وی دخالت داشته اند. از همین رو، هر بار باید انتقام آن ثار را گرفت.